سلام نازم عشقم امروز پنج ماهت تموم شد و قدم تو شش ماهگی گذاشتی چقد زود میگذره....... امروز عمه های من اومده بودن خونه باباجون برا دیدن تو دختر عمه های من عاشقتن اصلا یه دیقه زمین نزاشتنت الان خسته ای و بی حال اونقد بازی کردی، خوابت میاد منم دارم سعی میکنم تا بخوابونمت عصری موقع برگشتن به خونمون برات کیک خریدیم اومدیم شامو که خوردیم چند تا عکس خوشگل سه نفری گرفتیم بعد یکم از کیک خوردیم بابایی شدیدا منتظر چایی هست تا من براش چایی ببرم منم دارم برات از روز تولد پنج ماهگیت مینویسم قربون شکل و ماهت بشم بلاخره خوابیدی عزیزم امیدوارم 120 سال سالمو خوش حالو موفق باشی منم افتخار کنم بابایی که میگه...