مریضی آیاتای
عزیزم صب با صدای گریت بیدار شدم دیدم استفراغ کردی و شدیدا تب داری زود دستو صورتتو شستم و رفتیم دکتر که برات کلی شربت داد
برگشتیم ولی باز تبت نیومد پایین پشت سر هم استفراغ و اسهال شدید بعد از ظهر رفتم خونه بابام شب بردیم بیمارستان اونجا بهت سرم زدن بمیرم برات نزاشتن من پیشت باشم موقع زدن چون تحمل دیدنشو نداشتم وقتی تو استفراغ میکردی کارم فقط گریه بود بمیرم برات خیلی اذیت و لاغر شدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی