عشقم آیاتایعشقم آیاتای، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
آیسوآیسو، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

آیاتای وآیسو دو ماه مامان و بابا

از شیطنت هات

  قربون خنده هات   عزیزم این عروسکو عمو جون از سفر چین برات اورده من موهاشو در اوردم تا دهنت نره تو هم کلاهشو گذاشتی زمین الان هم داری دستشو میکنی دفعه قبل هم چندتا لباس اورده بود که ایشاله تابستون میپوشی       بازی با تسبیح بابا جون بابای من   بازی با مامانی   یه عکس قشنگ با مامانی ک ه حتما بزرگش میکنم   بمیرم که عصبانی شدی از ته دل گریه میکنی   اینجا میندازی رو صورتت     بع د عصبانی میشی که هیچ جارو نمیبینی جیییییییغ میکشی از سرعت تکون دادن دست و پاتو هم که نمیشه دید     ...
26 دی 1392

بدون عنوان

سلام گلم عشقم شرمندم که نتونستم چند روزی برات بنویسم خدارو شکر الان خوبه خوبی عزیزم شب یلدا رفتیم خونه باباجون بیشتر از یه ساعت تو ترافیک گیر کردیم وقتی رسیدیم دیگه وقت شام بود مامانم یه شام خوش مزه گذاشته بود که شما چشمتون رو دوخته بودین به سفره یکم به لبت زدیم که شروع کردی به گریه منم میخوام همش صحبت این بود که سال بعد میری تو پشمک ها ولی مامانی از یه طرفم سرما هم خورده بودی نگرانو نارحت بودیم ولی الان شکر خدا خوشحالیم ...
12 دی 1392