بدون عنوان
قربون چشات لبات دماغت ابروهات بشم من بغل مامان هما نشستی تو ماشین وقتی رفتیم خونه بابا بزرگ من فقط موقع شیر دادن میبینمت دیگه نمیدن بغلم اونقد دوست دارن که اندازه نداره ...
نویسنده :
مامان فائزه
5:11