عشقم آیاتایعشقم آیاتای، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
آیسوآیسو، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

آیاتای وآیسو دو ماه مامان و بابا

بدون عنوان

سلام دوستای گلم من شرمندم این مدتو بیخبر گذاشتم آخه نی نی هام اصلا اجاره نمیدادن که سر بزنم  الان آیاتای پونوزده ماهه شده آیسو هم دوماهش تموم شده  این دفعه خدارو شکر عمل راحتو آسونی داشتم آیسو خیلی کریه میکنه از هفت روزه هقته چهار روزشو  خونه بابام هستم آخه کمک اونا نباشه نمیتونم برسم بابایی هم واقعا کمکش خیلی زیاده هم خونه هم کمک تو نگه داشتنتون از دانشگاه که میرسه دوتاتون هم تحویل بابا هستین تا من به کارام برسم یا برعکس بابای بیچاره هم بیرون کار میکنه هم به قول خودش تو خونه آیسو خانوم هر هفته میرن دکتر یا دهنش افت میزنه با درد شکم یا....آیتای اوایل خیلی اویت میشد وقتی آیسو گریه میکرو میترسید تعجب میکرد فرار میکرد شبا گ...
16 آذر 1393

جشن دندونی ایاتای جونم

دخترکم بعد از یک سال بلاخره دندوناتو در اوردی ولی از بالا الان چهارتا دندون از بالا داری از پایین نه یک هفته قبل از تولدت دندوناتو دیدیم اونم مامان جون متوجه شد   ...
11 شهريور 1393
1357 10 26 ادامه مطلب

تولد یک سالگی آیاتای جونم و اولین قدم

سلام دختر ماهم پاره تنم امید زندگیم  نفسم آیاتایم نمیدونم چه جوری وبا چه جملاتی بگم که وجودت برام همه چیزه هر چقد فکر میکنم تا کلمات رو بزارم کنار هم تا بتونم یه جمله درست کنم که بتونه یه ذره هم که شده از عشق من به تورو معنی کنه نیست کم میاد من با وجود تو فهمیدم مادر بودن یعنی فقط به خاطر تو نفس میکشم زندگی میکنم میخندم  وجود تو همه سر چشمه از پاکی شادی و.................. عزیزم الان یک ساله که قدم به این دنیا گذاشتی و منو کردی یه مادر خوشبخت منم تصمیم داشتم برات تولد بگیرم که متاسفانه خاله مامانم سنش هم کم بود فوت کرد برا همین نتونستم بگیرم ولی انشاله بعدا حتما خواهم گرفت  اینم چ...
11 شهريور 1393

بدون عنوان

    آخه فدات بشم  تو اونجا چیکار میکنی؟؟؟     فدای مدل نشستنت اینم یه جور دیگش هر جا خوشت اومد اونجا میشینی   ...
11 شهريور 1393