تولد یک سالگی آیاتای جونم و اولین قدم
سلام دختر ماهم پاره تنم امید زندگیم نفسم آیاتایم نمیدونم چه جوری وبا چه جملاتی بگم که وجودت برام همه چیزه هر چقد فکر میکنم تا کلمات رو بزارم کنار هم تا بتونم یه جمله درست کنم که بتونه یه ذره هم که شده از عشق من به تورو معنی کنه نیست کم میاد من با وجود تو فهمیدم مادر بودن یعنی فقط به خاطر تو نفس میکشم زندگی میکنم میخندم وجود تو همه سر چشمه از پاکی شادی و.................. عزیزم الان یک ساله که قدم به این دنیا گذاشتی و منو کردی یه مادر خوشبخت منم تصمیم داشتم برات تولد بگیرم که متاسفانه خاله مامانم سنش هم کم بود فوت کرد برا همین نتونستم بگیرم ولی انشاله بعدا حتما خواهم گرفت اینم چ...
نویسنده :
مامان فائزه
12:24